سال جدید

باز هم سالی جدید آمد به گذشته که می نگرم می بینم خوب بودم یا بد، آنگونه که میباید نبوده ام.

تو همواره خدایم بودی، صاحبم بودی، به حال خودم رهایم نکردی، مراقبم بودی، هرگز تنهایم نگذاشتی،

من چقدر بنده ات بودم؟چقدر بندگی ات کردم؟

تو همیشه در دلم جاری بودی،

من-این چنین چنگ زده در زمین- چه جایگاهی در آسمانت داشتم؟

تو مرا آدم پسندیدی انسان آفریدی و امانتی را که آسمان و زمین تاب پذیرش آن را نداشتند به من سپردی،

من-ظالم وجاهل بر خود- با امانتت چه کردم؟

تو دوستم داشتی،عاشقم بودی و بر این عشق با من عهد بستی،

من چقدر متعهد ماندم؟

میدانم آنگونه که باید باشم نبوده ام، ازین که هنوز حجت توغایب است فهمیده ام، من و امثال من درعهد و امانت و بندگی مان خائن بوده ایم و چقدر دوریم از آسمانت.

یا اله العاصین!یا ارحم الراحمین!یا مبدل العمل القبیح بالحسن!مرا که تاکنون به سهم خود باعث غیبتش بوده ام بنگر،پشیمانیم را ببین و یاریم کن تا ازین پس به اندازه ی خود سبب ظهورش باشم.

اللَهم ان ذنوبی قداخلقت وجهی فاتوجه الیک بوجه خلیفتک المشرق عندک.